خبر یزد
جنایت، پایان تلخ عشق اینستاگرامیِ مرد جوان
پنجشنبه 26 تير 1399 - 14:07:24
خبر یزد - مرد چوپان که به اتهام قتل دوست اینستاگرامی‌اش، بازداشت شده بود، پس از 22 روز سکوت به جنایت اعتراف کرد
مرد چوپانبه قتل دوست اینستاگرامی‌ اش اعتراف کرد
شامگاه سی و یکم اردیبهشت امسال زن 23 ساله که ساکن طبقه سوم ساختمانی در محله تهرانپارس بود، با ضربه چاقو به قتل رسید و مرد 23 ساله که با او در ارتباط بود در این پرونده تحت‌تعقیب پلیس قرار گرفت و شامگاه دوم تیر امسال در خانه‌ای روستایی در شهرکرد بازداشت شد. او ابتدا منکر قتل بود، اما بعد از 22 روز سکوت، روز گذشته نزد ساسان غلامی، بازپرس شعبه سوم دادسرای جنایی تهران منتقل شد و به قتل آن زن اعتراف کرد. متهم به قتل گفت، چون مقتول او را به گروگان گرفته و اجازه ترک خانه را به او نمی‌داده، با هم درگیر شده و وی را ناخواسته به قتل رسانده است.
مرا گروگان گرفته بود
محمد 23 ساله نیم‌نگاهی به اطرافش می‌اندازد، درحالی که روی صندلی خودش راجا‌به‌جا می‌کند، بغض فروخورده‌اش می‌شکند و هق‌هق گریه امانش نمی‌دهد. با انگشتانش بازی می‌کند و زیرلب می‌گوید، «قاتل شدم، این گناه عشق ممنوعه‌ام است.» این بخشی از گفته‌های اوست که عشق اینستاگرامی‌اش را به قتل رسانده است.
چه کاره‌ای؟
در روستا چوپانی می‌کردم و شبی که جنایت رخ داد تازه اولین روز کاری‌ام در تهران به عنوان کارگر برقکار در ساختمانی نیمه‌کاره بود.
مقتول را می‌شناختی؟
سه ماه پیش در اینستاگرام با هم دوست شدیم، برای استوری‌اش کامنت گذاشتم و برایم قلب فرستاد. ارتباط‌مان شکل گرفت و فهمیدم جداشده و دختری هشت ساله و کرولال دارد. به او علاقه‌مند شده و می‌خواستیم ازدواج کنیم، خانواده‌ام هم از طریق واتس‌آپ با او حرف می‌زدند.
با هم اختلاف داشتید؟
این اواخر محبتش به من کم شده بود و با افراد غریبه زیاد خوش و بش می‌کرد و من از این رفتار خوشم نمی‌آمد. شب آخر هم خانه‌اش بودم، برای خرید بیرون رفتیم که او با مرد فروشنده و مشتری‌های داخل مغازه مدام خوش و بش می‌کرد. من ناراحت شدم و سر این موضوع دعوایمان شد. وقتی به خانه برگشتیم، ‌گفت جرات نداری از من جدا شوی و من هم گفتم دیگر با تو ازدواج نمی‌کنم. او شیشه و الکل مصرف می‌کرد و حاضر به ترک آنها نبود. کیف لباس‌هایم را برداشته و خواستم بروم که در را قفل کرد. مرا به گروگان گرفت و اجازه خروج به من نداد.
چطور او را کشتی؟
با هم درگیر شدیم و دعوای‌مان بالا گرفت. او مرا گروگان گرفته بود و رها نمی‌کرد. پیش از این یک بار قصد قتل دخترش را داشت که من نجاتش دادم و می‌ترسیدم بعد از گروگانگیری تصمیم بگیرد مرا هم بکشد. زن مورد علاقه‌ام چاقو را از کیفش بیرون آورد وبه سمت من گرفت، با هم درگیر شدیم. چاقو را گرفتم تا مرا به قتل نرساند که ناخواسته باچاقو به شکم وی زدم و زخمی شد. من ترسیده بودم و فرار کردم.
منبع: روزنامه جام جم

http://www.Yazd-Online.ir/fa/News/141225/جنایت،-پایان-تلخ-عشق-اینستاگرامیِ-مرد-جوان
بستن   چاپ