تاریخچه آب در یزد
مقالات
بزرگنمايي:
خبر یزد - یزد- هر جا سخن از آبهای یزد میشود، مراد همان آبهای قنات است و گرنه در استان یزد، بارندگی کم است و آب چون کیمیاست.
در یزد به غیر از دو رودخانۀ فصلی اعظم و بوانات که در شهرستان خاتم جاری است و به حوزۀ آبریز استان فارس میریزد و چند رودخانۀ کوچک فصلی که در برخی منطقههای کوهستانی دامنه شیرکوه، پشت کوه، پیشکوه و میانکوه شهرستانهای تفت و مهریز، روان است، آبی دیگر وجود ندارد.
این چند رودخانه هم دنباله مسیلهایی است که از سیلابهای اواخر زمستان و اوایل بهار پرآب میشوند و یکباره به خشکی میگرایند.
عمدهترین و اصلیترین منبع تأمین آب استان، آبهای زیرزمینی است. در استان یزد 13 حوضۀ آبریز وجود دارد. مهمترین حوزه، دشت یزد - اردکان است که به تنهایی 60 درصد جمعیّت و 80 درصد فعّالیّتهای مهّم صنعتی و اقتصادی و 40 درصد فعّالیّتهای کشاورزی و دامداری را به خود اختصاص داده است. این حوزه در عین حال وسیعترین حوزه (با 11800 کیلومتر مربع مساحت) نیز محسوب میشود.
در کلّ استان 1751 رشته قنات، 2084 حلقۀ چاه نیمه عمیق و 897 حلقۀ چاه عمیق وجود دارد که مجموعاً سالانه بالغ بر 1100 میلیون مترمکعّب آبهای زیرزمینی را تخلیه مینمایند. البتّه این آمار برای سال 1371 و منهای شهرستان طبس است که بعدها به استان یزد پیوست.)
یکی از مطلعّین یزد میگوید که آبهای جاری در شهر یزد را میتوان به دو بخش بزرگ تقسیم کرد:
1. دولتآباد که از سوی شهرستان مهریز میآمده و در بخش یک یزد جاری بوده است.
2. وقفآباد که از سوی شهرستان تفت میآمده و در بخش دو یزد جاری بوده است.
مشهورترین آب یزد بنابر مندرجات کتابهای تاریخی یزد، «آب وقفآباد» است، جامع مفیدی در این باره نوشته است: «سیدرکنالدّین محمّد امر کرد تا در فراشاه، قناتی جاری نموده، چند آب از سهام قنوات دیگر به عنوان مالکیّت خریداری کرده، به یکدیگر ممزوج ساختند و از میان شهر و محلّات در مسجد جامع آورده، از آنجا به مدرسۀ رکینّه و میدان وقت و ساعت گذرانیده، از درب کوشک نو بیرون برد و به خانۀ محمّد یعقوب، معلّم خود جاری ساخت و آن را آب وقفآباد نام نهاد.»
بعدها در سال 1323 ق همین آب وقفآباد، با افزودن قناتهای دیگر حیاتی دوباره گرفت و در شهر یزد جاری شد. در دیباچۀ وقفنامه وقفآباد یزد در بایستگی انجام آن چنین آمده است:
«اهالی محلّات شهر دارالعبادۀ یزد به سبب قلّت آب در شهر از برای استعمالات خود در تعب و مشقّت میبودند و.... تا آبی از چاههای عمیق برآوردندی و به مشقّتهای تمام در محاویج خود استعمال نمودندی و مساجد و مدارس و خانهها و حمّامها و کاروانسراها از آب جاری محروم بودند و ربع قنات اهرستان که منابع و مجاری سه هزار جرّه باشد که مرحوم مغفور حسینخان صاحب اختیار طاب ثراه از قرار وقفنامههای معتبره متعدده به شروط مرقومه در آنها وقف نموده بود که در شهر دارالعباده یزد جاری باشد.»
سپس و در ادامه، نام کسانی که از همان قنات سهمی داشته و به نیّت خیر، بهرۀ خود را وقف بر این امر حیاتی نمودهاند، آورده است. واقفین، شیوههای بهرهوری باشندگان شهر یزد را از این آب چنین رقم زدهاند:
«به این نحو که در شهرداخل شده، جاری باشد و اهل شهر از هر محلّه که از برایشان ممکن باشد، از آن منتفّع شوند. بعد از داخل شدن در شهر در حوضهای مساجد و خانهها و حمّامها و کاروانسراها و آبانبارها و مدارس و غیرها نموده، در رفع حوائج خود صرف نمایند.
چه آنکه الحال موجود باشد یا بعد از این احداث نمایند و باغچۀ خانههایی که به قدر سدس قفیز باشد، جایز است از آن آب شرب نمایند، لکن در شهر بعد از ورود به شهر نه خارج شهر، پیش از ورود که حرام است و هر چه از حوضهای متعارف در شهر از آن آب در آن نمایند، با تراشهای متعارف که از دو قصبه بیشتر نباشد.»
و در پایان با توضیحی روشنگرانه نوشتهاند: «چون از مراحم خداوند متّعال، اسباب جریان آب در شهر فراهم آمده و هر کس به قدر خود همّتی نموده، وقف حسینخانی مزبور با وقف سیدرکنالدّینی که هشت شبانهروز دیگر از قنوات مرقومه که از قرار نوشتهجات معتبره در مسجد جامع باید جاری باشد، به علاوه میاه مرقومه در این ورقه از هر کس وقف شده است از تجّار و غیر هم از مسلم و مجوس وافی و کافی به آبادی بلد هست و انشاءالله تا ابد به حول و قوّته باقی و برقرار باشد و بر طبق وقف نامه عمل شود.»
آب وقفآباد هنوز هم از آبهای مشهور یزد است و تا سالیان اخیر یکی از مهمترین منبع تأمینکننده آب آبانبارهای برزنهای یزد بوده است. بشارت در خاطرات خود مینویسد: «یک رشته قنات معروف به آب وقفآباد از کوههای تفت به طرف شهر سرازیر بود که در مدخل یزد، دو رشته میشد. یک رشته از محلّه پشت باغ و کوچهای که هنوز هم به نام کوچه آب تفت مشهور است، عبور کرده، به میدان خان میرسید و از آنجا وارد راهرو زیرزمینی میشد، به طرف مسجد جامع کبیر یزد میرسید.
یک رشته هم از محلّه کوی چهار منار و محلّه شیخداد گذشته، آن هم در نهایت به مسجد جامع میرسید و به نوبت هر هفته در یکی از این رشتهها آب عبور میکرد. خانههای مسیر این راهها خیلی مرغوب و گاهی دارای باغچه هم بود. در شبهای زمستان آبانبارها را از این آب پر میکردند.
این آب در بیشتر محلّات یزد جاری بود و بسیاری از آبانبارهای شهر از این آب بهره میبردند. در وقفنامۀ رَبع رشیدی، نامی از دهها کاریز جاری در یزد متعلّق به سدۀ هشتم میبرد که بسیاری از آنها خشکیده و یا دیگر نامی از آن نیست.
جعفری در تاریخ یزد (تألیف سدۀ نهم ق) در ذکر میاهی که بر روی زمین و در کاریزهای درون و برون شهر جاری بوده، نوشته است که مدار یزد بر این آبها بوده و چندین آبانبار و پایاب دارد.
اینک به ذکر معروفترین آبهای شهر یزد پرداخته میشود که برخی از آنها اکنون جاری نبوده و خشکیدهاند:
1- تفت و نصیری
جزو بهترین آبهای یزد بوده و مدار اهرستان و آسیاها بدین آب است و بیشترین مناطق یزد از این آب بهره میبردند.
آب تفت و نصیری متشکّل از پنج قنات است که به هم میپیوندد و راهی یزد میشود و از سوی سانیج هم آبی بدان روانه میگردد. در فصل بهار از طرف هدش (منشاد که نادرست است) آبی که جاری میشود به درّه گاوان فرود میآید و بدین آب میپیوندد.
ابتدا اهالی فراشاه و تفت، سهم خود را برمیدارند. سپس در چم تفت به آب اصلی وصل شده و به باغستان و آسیای ملک در یزد وارد میشود و سپس در تغار شرفالدّین مظفّر در اهرستان آمده و تقسیم میگردد.
آب تفت را میتوان مهمترین آب جاری در یزد دانست. زیرا نه تنها 12 آسیاب بزرگ در اهرستان و چندین محلّه مانند: سرچم، پشت باغ، نوغاباد، اهرستان، سردو راه، مسعودیه، کوشک نو، محمودآباد، آسیای کهنه، مامانوک، آسیای دشتوک، یخدان، چهارمنار، کوچه بیوک، تبوک، شش بادگیری، تل، کوچه حظیره، شاهد باز را سیراب میکرده، بلکه در بسیاری از بناهای شاخص مانند مسجد جامع، رشیدیه، رکنیّه، دارالشفاء، چهارمنار، مدرسۀ مصلّی عتیق، اسکندریّه، مدرسۀ عبدالقادریّه جاری بوده و نزدیک به هزار کوچه رد میشده و درختان توت و بید حاشیۀ جوی را سیراب میکرده، افزون بر آن قریب دویست مصنعه از این آب پر میشده و مردم از آن بهره میبردند. منافع این آب را از شیرکوه و فراشاه میدانستند که میوۀ بسیار از سیب و زردآلو و انگور حاصل میگشته است.
تاریخ جدید یزد با تفصیل بیشتری دربارۀ این دو آب سخن گفته و به نامهای سعدآباد و نصیری شناسانده است. ابتدا مینویسد:
«آب تفت که اصل منبعش از دامن شیرکوه است، از پنج ممر بیرون میآید و فراشاه، تابع این چشمههاست که به همدیگر مخلوط میگردد و از راه سانیچ، نهری دیگر میآید و بدین آب متّصل میگردد و در هدش، در ترسالی، آبکوهی جمع میگردد و از ممر درّه گاوان فرود میآید و داخل میشود و در محلّۀ سردسیر جاری میگردد و آب آن محلّه را تفت خوانند و از آن محلّه به موضع چم تفت میآید و از محلّۀ سردسیر از اول باغستان از موضع پایچنار سرده، دو چشمۀ وسیع جاری است، یکی را سعدآباد و دیگری را نصیری خوانند.»
سپس مینویسد: «آب تفت و نصیری از چم به جانب شهر میآید و از تغار شرفالدّین مظفّر فرود میآید و به باغ خواجه سعید میگذرد و به محلّات و باغستان منقسم میشود تا دامن ریگ فیروزی.
و در ترسالی، آب اهرستان را به چند موضع قسمت میکنند. به رسم نامزد، مثل: جدیده و سرچم و کثنویه و نرسوباد و دهاباد و ابرندآباد و کیفرامرز و غیره و قریب پانصد مصنعه در شهر و بیرون از این آب مملو میگردد و مردم مستفیض میگردند و چاههای آب سرد از این آب مملو میگردانند و بیشتر باغات معمور بر کنار این آب واقع است و قریب هزار کوچه از شارع اهرستان برمیخیزد و همۀ باغ و خانه و بساتین و مساکن مردم میباشد و این آب به شهر میرود و به دارالشفای صاحبی میگذرد و از آنجا به در مدرسۀ وردان روز میرود و به دارالفتح و از در مسجد میگذرد و تمام شهر سیر میکند. »
2- دهوک (خیرآباد)
آبی است که از طرف مهریجرد (مهریز) و به گفتۀ احمد کاتب یزدی(ص 220) از مدوار میآید و از مزرعه رضی و آبشاهی (نعیمآباد) میگذرد و در بیشتر خانههای دهوک (پیرامون امیر چقماق کنونی) میگذرد، سپس به کوچۀ اهروک (آروک کنونی) و قلعۀ یزد میرسد و آبانباری که بر در مسجد جامع و خانقاه است، بدان مملو میشود.
مالکان نخستین، این آب را به امیر چقماق شامی، حاکم یزد در سدۀ نهم فروختند و او بناهای زیادی را که ساخت، با این آب مشروب مینمود. (جعفری: 180) تاریخ جدید مینویسد، چندین مصنعه از این آب مملو میشود.
3- مریاباد (مریمآباد)
این آب هم از سوی مهریز میآید و پس از گذر از روستاهای فهرج به طرف شهر میآمده و به مصرف بستانهای مریمآباد و کشخوانهای آن میرسیده است. برخی گویند که سرچشمۀ آن در خویدک و فهرج بوده که به هم پیوسته و راهی مریمآباد یزد میشده و برخی آبانبارهای مسیر، مانند زرندیون را سیراب میکرده است. بنابر مندرجات کتابچۀ موقوفات یزد، این قنات در عهد قاجار آبانبارهای زیر را از 2 تا 114 جرّه سیراب میکرده است: جوی هُرهُر، سرسنگ، حاجی جعفر، یعقوبی، فهادان، آب شور، حاجی محمّد آب شور، شاه ابوالقاسم، چهارسوق، درب مال امیر، قلعهکهنه، گازرگاه و ابوالمعالی.
4- یاقوبی (یعقوبی)
آبی نیکوست که از طرف مهریجرد (مهریز) میآید و تمام محلّات یعقوبی و باغها و کشتزارهای آن سیراب میشود. این قنات بسیار قدیمی بوده و ابویعقوب، سپهسالار علاءالدوله [کالنجار] در سال 433 ق بنیان کرده است. چندین آبانبار محلّۀ یعقوبی به وسیلۀ این آب تأمین میشده است.
5- سلغرآباد
این آب را سلغرشاه بن اتابک قطبالدّین [از اتابکان یزد] بنیان نهاد. آب آن شورمزّه است، امّا تمامی اهالی محلّات و آبانبارهای مادرامیر (مالمیر)، مریمآباد، یعقوبی، [سرسنگ]، سلغرآباد [آبشور کنونی] از آن بهره میبرند. و از این روست که آن را «آب شور» میخوانند و محلّۀ گذر آب را نیز محلّۀ آبشور میگویند.
6- آبشاهی نعیمآباد
منابع آن مدوار و مهریز است و چند قنات دیگر نیز در ده نو بدان میپیوسته. نخست به ده نو (فتحآباد) میرفته، آنجا را سیراب کرده و از آنجا به باغستان نعیمآباد و محلّات پیرامون آن و نیز باغ لایستان، پشت باغ، محلّۀ مجوسان (زرتشتیها)، پشت خان علی، کوچۀ باغ دولاب، دهوک و غیره میرسد. کلّاً 150 مصنعه از این آب پر میشده است.
این آب را شاه شجاع مظفّری در سال 780 ق به قصد ویرانی بارو یزد، در جنگ با شاه یحیی برادرش، استخراج کرد و پس از صلح به شهر رسید و کشخوان و باغهای بسیاری به ویژه در نعیمآباد توسط مجوسیان بر اثر این آب بنیان شد. همه به غایت خرّم و سرسبز، قدما معتقد بودند هر وقت جوی نعیمآباد را پاک کنند، باران میبارد.
7- ابر و مبارکه
ابر و مبارکه، دو کنیز ارسلانخاتون سلجوقی بودند که این آب را جاری کردند. منبع هر دو یکی است و گویا برای جعفری (صاحب تاریخ یزد) هم ناشناس بوده است. نخست در محلّۀ مجوسان (زرتشتیها) بر روی زمین پیدا میشده و سپس در برخی محلّات یزد جاری میگشته است. سرچشمۀ این آب در دست زرتشتیها بوده است. حکمای یزد که آبهای یزد را وزن کرده بودند، آن را به غایت نیکو و سبک دیده بودند. مشهورترین آبانبار یزد در سدۀ نهم، یعنی آبانبار خواجه علاءالدّین قنّادی از این آب سیراب میشده است.
8- فتحآباد
این آب از طرف مهریز میآمده و برخی آبانبارهای یزد مانند آبانبار رباط چاهوک را پر میکرده است.
9- محمودآباد
در اندرون یزد جاری است و به بیرون شهر میرود و مردمان از آن بهره میبرند. پانزده پایه باید فرو رفت تا به آن رسید. کاتب میافزاید: «امیرمحمود وزیر، این آب جاری کرده و بیشتر شهر به این آب عمل میکنند و چهار صد سال است که جاری است و به آب وزیر مشهور است.» جوی این آب پس از گذر از حظیره به جوی هُرهُر میرفت و دهانهای هم در زیر بازارچۀ باغ گندم داشت.
10- نرسوباد
بینهایت سبک و نیکو بوده و از سوی مهریجرد (مهریز) میآمده است. این آب را کیانرسو، در بان علاءالدولۀ کالنجار (از آل کاکویه در سدۀ ششم) جاری کرده و از پشت باغ غرّآباد (محلّۀ پشتباغ کنونی یزد) تقسیم میشده و به کوچۀ حظیر و مصلی عتیق و تختاستاد و محلّۀ نرسوباد میرفته و آبانبارهای این محلّات را سیراب میکرده است.
11- دهاباد
بنا به نوشتۀ جعفری، این اوّل کاریز یزد است که در زمان اسکندر که بنای کثه نهاد که اوّل عمارت یزد است، این قنات بیرون آورد و پهلوی آن کاریز، امیر معینالدّین اشرف، کاریز دیگری مشهور به معینآباد بیرون آورد که در زمان جعفری، کاریز دومی جاری بود و از اوّلی، اندکی ترشّح میکرد و به محلّات چهارمنار و مصلّی و بستانهای آن جاری بود. این آب از خلف باغ غرّآباد میآید و بسیار محلّات و کشخوان از او مستفیض میشدند.
12- خواجه صواب
خواجه صواب، خواجه سرای ارسلان خاتون سلجوقی بود و این آب را بیرون آورده بود و در درون یزد، کمتر مدرسه و خانهای بود که از این آب بهره نبرند. این آب تا باغ بهشتی میآمده و سپس به کاریز محمودآباد میریخته است.
13- آب جدیده (آب نو)
این آب در بیشتر محلّات و عمارات حومۀ شهر میگذشته و از راه مدرسۀ عبدالقادریه به مزار شیخداد میرسیده است. و از آنجا به کشخوان جدیده و برزه میرفته است.
14- حسنآباد
این قنات در حدود 150 سال پیش به وسیلۀ فتحاللهخان مشیرالمالک یزدی احداث شد. سرچشمۀ آن در غربال بیز مهریز بوده، سپس 5/1 آب قنات ساداتی مهریز بدان میپیوسته و پس از گذر از روستای فهرج، نخست به روستای دهنو میآمده، نیمی به مصرف آنجا میرسیده و نیم دیگر به حسنآباد میرفته است. آب این قنات، آبانبارهای حسنآباد، مریمآباد، هرمزدیاری، سرسنگ، یعقوبی، مالمیر، گنبد سبز، علیاکبر ریسمانیان، مزرعه جمشید، سیدفتحالرضا، جنگل، زنگی، آبشور، افشار و محمودی را سیراب میکرده است.
15- فیروزآباد زارچ
این کاریز، دو چشمه دارد. یکی در بیرون شهر و یکی در درون شهر. جزء کاریزهای قدیمی یزد است و به هنگامی که شهر محاصره میشده و آبهای جاری و روگذر را میبستند، این آب در زیرزمین جاری بوده. جعفری میافزاید: «هفتاد پایه میباید رفت تا به آب رسند، امّا اندکی شوری دارد و چون سرد شود، خوش طعم و گوارنده است.» کاتب مینویسد: «این آب را شاهفیروز، پدر قباد جاری کرده و دو شعبه بوده... و هشتاد پایه فرو میباید رفتن . این جوی کماکان در مسجد جامع یزد برقرار است. مظهر این کاریز، زارچ بوده و در آنجا به مصرف کشاورزی میرسد.
16- قنات جدیده
این قنات با طول بیش از 18 کیلومتر و عمق مادرچاه 50 متری از منطقۀ صحرای خویدک آغاز شده با عبور از احمدآباد مشیر، مزرعۀ سیدمیرزا، آبانبار حفیض مزرعۀ حاجی حسین، به محلّۀ سلسبیل یزد میرسیده است و از آن جا راهی بسیاری از آبانبارهای یزد مانند: تکیۀ امیرچقماق، میدان امیر چقماق، شاهد باز، محلّۀ تل و خلف خانعلی میشده است. ویژگی مظهر این قنات، زیر زمین بودن آن است. به گونهای که در ژرفای تقریبی 4 متر از سطح زمین قرار داشته و دلیل آن، این بوده که این قنات صرفاً جهت آب آشامیدنی بوده است. این قنات از حدود 45-50 سال پیش خشک شده است.
"پژوهشگر، نویسنده و یزدشناس"
برچسبها
یزد آبیاری تفت
-
پنجشنبه ۶ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۰:۴۰:۴۰
-
۲۱۹ بازديد
-
-
خبر یزد
لینک کوتاه:
https://www.khabareyazd.ir/Fa/News/145784/